بیوفیدبک/نوروفیدبک
بیوفیدبک چیست ؟
فعاليتهاي خودکاري در بدن ما جريان دارد دارد که از حوزه آگاهي ما بدور است. براي مثال ما به اينکه چگونه نفس بکشيم يا ضربان قلبمان چگونه باشد فکر نميکنيم بلکه اين امر بطور طبيعي و خودکار صورت ميگيرد.
بيوفيدبک روشي است براي اينکه ياد بگيريم چگونه فعاليتهايي که بدن ما بطور طبيعي و خودکار انجام ميدهد مثل ضربان قلب، تنش ماهيچهاي ، الگوي تنفس و دماي پوست را کنترل کنيم.در حقيقت با بيوفيدبک ميآموزيم بطور ارادي فعاليتهاي بدنيمان را بوسيله فيدبکي از فرايندهاي فيزيولوژيکي تغيير دهيم. بيوفيدبک ابزاري براي کنترل فرايندهاي بدني به منظور افزايش آرميدگي(ريلکسيشن)، کاهش درد و افزايش سطح سلامت مي باشد.
بيوفيدبک فرايند خودتنظيمي است. ما از طريق فرايند هاي شرطي سازي، اصلاح رفتار و مکانيزم هاي سازگاري به خود تنظيمي اين فعاليتهاي بدني ميپردازيم. با استفاده از اين تکنيک هاي خود تنظيمي فرد ميتواند ياد بگيرد تا پاسخ هاي خاص بدن مانند رهايي از تنش ماهيچه اي ، کاهش فشار خون و سردرد را تغيير دهد.
بيوفيدبک، کارکردي را هدف قرار مي دهد( گرم کردن دست در بيوفيدبک حرارتي و تنش عضلاني در برق نگاري ماهيچه اي) و فيدبک مداومي ( تصويري و شنيداري) را در خصوص آن کارکرد به بيمار ارائه مي دهد.
با اين فيدبک هاي مداوم که بوسيله کامپيوتر و از طريق آزمايش و خطا فراهم مي شوند بيماران ياد مي گيرند کارکردهاي موردنظر را کنترل کنند. پس از مدتي بيمار بدون استفاده از اين فيدبک ها قادر به کنترل اين کارکردها خواهند بود.
نوروفيدبک چيست ؟
نوروفيدبك نوعي بيوفيدبك است كه در آن از امواج مغزي به عنوان بازخورد استفاده ميشود. بيوفيدبك يا پسخوراند زيستي با بكارگيري مفاهيمي از علوم مختلف در دهه 1950 مورد استفاده قرار گرفته و به تدريج رواج يافت و نهايتاً در 1969 به اين نام شناخته شد. ايدههاي متعددي از علوم مختلف منجمله يافتههاي مطالعاتي كه در زمينه شرطيسازي دستگاه عصبي خودكار مركزي، سايكوفيزيولوژي، رفتار درماني، راهبردهاي كنترل استرس، مهندسي پزشكي و سايبرنتيك انجام يافته به پرورش مدل كاربردي بيوفيدبك و شكلگيري آن به شكل امروزي كمك كرده است. اما اصليترين حوزه تعريفكننده بيوفيدبك علم سايبرنتيك ميباشد كه به طور مستقيم به تعريف پردازش اطلاعات و ارائة فيدبك در سيستمهاي گوناگون ميپردازد.
طبق يكي از اصول پايه سايبرنتيك، فرد نميتواند متغيري را كنترل نمايد مگر اطلاعات لازم از آن متغير را دريافت نمايد. اين اطلاعات را فيدبك مينامند. اصل ديگري نيز بيان ميدارد كه وجود بيوفيدبك يادگيري را ممكن ميسازد. در بيوفيدبك كاربردي هدف اصلي بالابردن آگاهي شخص نسبت به آنچه در بدن و حتي مغزش به وقوع ميپيوندد و افزايش قدرت كنترل بر آن است. با ارائه اين تكنيك افراد فيدبكهاي واضح و مستقيمي را از سيستم فيزيولوژيشان دريافت ميدارند كه به آنها در كنترل عملكرد اين سيستم كمك مينمايد.
نوروفيدبك به عنوان شكلي از بيوفيدبك است. نوروفيدبك مانند آيينهاي، كم و كاستيهاي مغز را به خودش نشان ميدهد. اين دستگاه ميتواند هريك از امواج را اندازهگيري كرده و كم و زياد شدنش را در قالب بازي يا فيلم انعکاس مي دهد .مغز با آگاهي از وضعيت مختلف امواج مغزي، در واقع از وضعيت عملكرد خودش آگاه ميشود و وقتي سعي ميكند تا هر موج را به اندازه مطلوب برساند در واقع سعي در اصلاح عملكرد خودش كرده است. كمكم
مغز اين كار را كاملاً فراگرفته و خودتنظيمي را ميآموزد. يعني ميتواند بدون كمك دستگاه، خودش را تنظيم كند. نوروفيدبک روشي ايمن و بدون درد است كه در طي آن حسگرهايي كه الكترود ناميده ميشوند، به سر بيمار متصل ميگردد. در نوروفيدبك، براساس پروتكلهاي مشخص، بازخوردهاي مناسب در جهت رفع نابهنجاري امواج مغزي به بيمار ارائه ميشود. اطلاعات دريافتي توسط دو مانيتور جداگانه در اختيار بيمار و درمانگر قرار ميگيرند. در اين حالت هم بيمار و هم درمانگر قادر خواهند بود امواج مغزي بيمار را مشاهده كنند. در نتيجه فرايندهاي ناهشيار و غير ارادي (فعاليت امواج مغزي)، براي بيمار كاملاً محسوس ميگردد (از طريق مشاهده آنها در كامپيوتر) و بيمار با كمك درمانگر و ارائه محركهاي ديداري-شنيداري قادر خواهد بود امواج نابنهجار را دستكاري كرده و در طي جلسات درمان آنها را به حالت بهنجار تبديل كند. در رايجترين روش مورد استفاده براي نوروفيدبك، بيمار در مانيتور خود يك بازي ويديوئي انجام ميدهد. البته بر خلاف بازيهاي رايج بيمار نبايد از دست خود استفاده كند بلكه اين كار را از طريق الگوي امواج مغزي خود انجام ميدهد. درمانگر در طول درمان امواج مغزي و تحليل هاي صورت گرفته از آنها را در مانيتور خود مشاهده ميكند و جريان بازي را به گونهاي هدايت ميكند تا الگوي مناسب و بهنجار امواج مغزي فعال گردد. ايده اصلي درمان اين است كه مغز با مشاهده نابهنجاري امواج خود، ياد ميگيرد خود را اصلاح نمايد. اين امر در روند درمان و بر اساس اصول يادگيري صورت ميگيرد.
آیا پس از اتمام دوره استفاده از نوروفیدبک علائم و مشکلات دوباره بر میگردند؟
مانند هر درمانی کامل کردن دورۀ درمان با نوروفیدبک بسیار مهم است و ناقص گذاشتن درمان، سبب عود علائم میگردد. در مورد نوروفیدبک باید به خاطر داشت که این روش درمانی در واقع نوعی یادگیری است، و مغز یاد میگیرد که چطور به تنظیم خود پرداخته و نقائص عملکردی خود را برطرف کند.همچنانکه رانندگی را یاد میگیریم و آن را فراموش نمیکنیم، این یادگیری هم فراموش نمیشود. در حقیقت مغز مهارت جدیدی به دست آورده است. البته برای داشتن یک درمان کامل، علاوه بر رعایت ترتیب جلسات و کامل کردن آنها، همکاری خانواده و عمل به کلیه دستورات و راهنماییهای درمانگر ضروری است. در پژوهش طولی در کشور آمریکا، ماندگاری اثرات درمان نوروفیدبک، تا ده سال پس از درمان، در کودکان بیش فعال گزارش شده است.
عوارض جانبی نوروفیدبک چه میباشند؟
در نوروفیدبک به مغز آموزش خود تنظیمی داده میشود، و هیچگونه ماده خارجی وارد بدن نمیشود و کلاً مداخلهای صورت نمیگیرد؛ لذا هیچگونه عوارض و خطری به دنبال ندارد.
آیا درمان با نوروفیدبک قطعی است؟
تقریباً در هیچ بیماری و درمانی نمیتوان قول درمان قطعی را داد. میدانیم که نتیجه مناسب گرفتن از درمان به شرایط گوناگونی بستگی دارد از آن جمله میتوان به نوع و شدت بیماری، زمان اقدام به درمان، میزان همکاری فرد و خانوادۀ او با تیم درمانی، رعایت تمام نکات مربوط به درمان صحیح از جانب فرد و درمانگر و .... اشاره کرد. با توجه به اینکه به جنبههای گوناگون مشکل و بهبود آن توجه شده و برنامه درمانی جامعی مطابق با مطالعات صورت گرفته در مراکز معتبر جهانی تنظیم گشته، انتظار میرود بهترین و کاملترین نتایج حاصل شود.
چه تعداد جلسه برای درمان نیاز است؟
نوروفیدبک نوعی یادگیری است و مانند همۀ یادگیریها تفاوتهای فرد در آن نقش دارد. برخی سریعتر یاد میگیرند و برخی دیرتر. همانطور که کسی رانندگی را چند روزه یاد میگیرد و شخص دیگر در طی چند ماه.تعداد جلسات درمان 40 جلسه است که با توجه به توضیحی که در ابتدا داده شد ممکن است تغییر کند.
بيماريهاي قابل درمان با نوروفيدبك
- بيشفعالي/ كمبود توجه (ADHD): بيش از هر بيماري ديگري، براي درمان ADHD از نوروفيدبك استفاده شده است. مطالعات و تحقيقات مختلفي تأثير اين درمان را بر ADHD ثابت كردهاند.چندين درمانگر مجرب اظهار داشتند 85-80% بيماران مبتلا به ADHD به وسيله نوروفيدبك بهبودي كامل يافتند.
- اضطراب (Anxiety) : بسياري از متخصصان، به كارگيري نوروفيدبك به منظور درمان اضطراب را يكي از عمدهترين موارد و زمينههاي استفاده از نوروفيدبك ميدانند. اكثر آنها معتقدند اضطراب يكي از اولين بيماريهايي بود كه به نوروفيدبك پاسخ داد. نتايج پژوهشي نشان ميدهد كه در حدود 90-80 % از بيماران اضطرابي با اين روش درمان شدهاند. برخي از اختلالات اضطرابي كه با اين روش درمان ميشوند، عبارتند از: اختلاس وسواس فكري ـ عملي (OCD)، حملات هراس (Panic)، فوبيها (Phobias) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD).
- اختلالات يادگيري (learningDisorder): اين اختلالات در سنين دبستان شايع هستند. در اين نوع اختلالات عليرغم هوش نرمال و عدم وجود نقص حسي، كودك در يادگيري مشكل دارد. اين اختلالات موارد زير را در بر ميگيرد: نقص توانايي براي شناخت واژهها، خواندن كند و نادرست، مشكل در فهميدن و نام بردن اصطلاحات رياضي، عملها و مفاهيم، و گروهبندي ارقام، رعايت مراحل رياضي، شمارش، جدول ضرب و نيز مشكل در يادگيري نوشتن لغات و جملات. در درمان اين اختلالات نوروفيدبك تحول بزرگي ايجاد كرده است. در مورد اختلالات يادگيري، نوروفيدبك به تنهايي پاسخگوست و نيازي به درمان مكمل ندارد. معمولاً با كامل كردن يك دوره درماني، بهبودي ثابتي حاصل ميشود. تأثير اين روش در چندين پژوهش علمي و معتبر نيز تأييد شده است .
- اختلالات خواب (SleepDisregulation): اولين تغييراتي كه مراجعين عموماً بعد از شروع درمان با نوروفيدبك مشاهده ميكنند، تغيير و تنظيم خوابشان است. بنابراين از نوروفيدبك هم در درمان اختلالات خواب نيز مي توان استفاده كرد.
- صرع، ضربه سر و سكته مغزي (Seizure, Head Injury, Cerebral apoplexy): در انواع صرع و در مواردي كه داروها مؤثر نبودهاند و بيماري بسيار مزمن و غيرقابل كنترل بوده است، نوروفيدبك در درمان 70 تا 90% از بيماران موفق بوده است. در اكثر موارد نوروفيدبك بايد با دارو درماني همراه باشد، اما حدود 20% از بيماران ميتوانند مصرف دارو را پس از درمان با نوروفيدبك قطع كنند . تأثيراتي از اين درمان در موارد ضربه به سر و سكته مغزي نيز گزارش شده است.
- دردهاي مزمن و سردردهاي ميگرني (chroniapain, Migraines): درمانگران و پزشكاني كه از نوروفيدبك براي درمان دردهاي مزمن و سردردهاي ميگرني استفاده كردهاند، اعلام كردند كه وقوع و شدت حملات ميگرن در اكثر موارد با استفاده از اين روش كاهش مييابد و حتي از بين ميرود .در دردهاي مزمن نيز نوروفيدبك به كاهش درد و كنترل آن (حتي در موارد خيلي شديد) كمك كرده است.
- افسردگي (Depression): در مورد بيماران مبتلا به افسردگي اساسي (Major Depression) كه هيچ درماني براي آنها كارساز نبوده، نوروفيدبك در اغلب موارد نتيجه بخش بوده است.
در برخي از كشورها يكي از بهترين و معمولترين درمانها براي افسردهخويي (Dysthymia) [افسردگي خفيفي كه بيش از 2 سال دوام دارد، اما زندگي فرد را مختل نميكند]، نوروفيدبك است.
- سوءمصرف مواد (substance abuse): مطالعات نشان داده است كه در مقايسه با درمانها براي ديگر اعتياد، درمان با نوروفيدبك از بسياري از روشهاي ديگر موفقتر بوده است. علاوه بر اين درمان با اين روش وسوسه و ولع فرد را كاهش ميدهد و در درازمدت احتمال عود و بازگشت را پايين ميآورد .از طريق نوروفيدبك ميتوان تمامي موارد اعتياد و نيز سوءمصرف الكل را درمان كرد.
دکتر علی ربانی زاده متخصص اعصاب و روان ( روانپزشک و مشاوره خانواده ) مدرس دانشگاه علوم پزشکی مشهد عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران